oszczędnie به طور کم فروغ، از نظر کمّی، به طور محدود، به صورت محرمانه، صرفه جویی وار، ذخیره کردن، صرفه جویانه، صرفه جویی ادامه... بِه طُورِ کَم فُروغ، اَز نَظَرِ کَمّی، بِه طُورِ مَحدود، بِه صورَتِ مَحرَمانِه، صَرفِه جویی وار، ذَخیرِه کَردَن، صَرفِه جویانِه، صَرفِه جویی دیکشنری لهستانی به فارسی