معنی ostile - جستجوی لغت در جدول جو
ostile
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Jostle
هل دادن
ادامه...
هُل دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
in modo ostile
به طور خصمانه، به روشی خصمانه
ادامه...
بِه طُورِ خَصمانِه، بِه رَوِشی خَصمانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de manière hostile
به طور خصمانه، به شیوه ای خصمانه
ادامه...
بِه طُورِ خَصمانِه، بِه شیوِه ای خَصمانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
stil
آرام، ساکت، خاموش، به طور بی صدا، بی صدا، سکوت آمیز
ادامه...
آرام، ساکِت، خاموش، بِه طُورِ بی صِدا، بی صِدا، سُکوت آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
stil
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
optie
گزینه
ادامه...
گَزینِه
دیکشنری هلندی به فارسی
still
ساکت
ادامه...
ساکِت
دیکشنری آلمانی به فارسی
utile
دست ساز، مفید
ادامه...
دَست ساز، مُفید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
utile
مفید
ادامه...
مُفید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
style
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
stilte
سکون، سکوت
ادامه...
سُکون، سُکوت
دیکشنری هلندی به فارسی
Futile
بی نتیجه، بیهوده
ادامه...
بی نَتیجِه، بیهودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hostile
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
istila
آلودگی
ادامه...
آلودِگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
hostil
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ostrze
تیزلبه، تیزی
ادامه...
تیزلَبِه، تیزی
دیکشنری لهستانی به فارسی
estilo
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sottile
نازک، ظریف
ادامه...
نَازُک، ظَریف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
estilo
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hostil
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fossile
سنگی شده، فسیلی
ادامه...
سَنگی شُدِه، فُسیلی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
futile
بی نتیجه، بیهوده
ادامه...
بی نَتیجِه، بیهودِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
stile
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Hostile
دشمنانه، خصمانه
ادامه...
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hostilely
به طور خصمانه، خصمانه
ادامه...
بِه طُورِ خَصمانِه، خَصمانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی