معنی hostil
hostil
دشمنانه، خصمانه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با hostil
hostil
hostil
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hostile
hostile
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hastig
hastig
بِه سُرعَت، با عَجَلِه، شِتابزَدِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Hostile
Hostile
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rostig
rostig
زَنگ زَدِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
ostile
ostile
دُشمَنانِه، خَصمانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
hasil
hasil
نَتیجِه، نَتایِج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stil
stil
سَبک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stil
stil
آرام، ساکِت، خاموش، بِه طُورِ بی صِدا، بی صِدا، سُکوت آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی