معنی ospały - جستجوی لغت در جدول جو
ospały
کسل، بی حوصلگی
ادامه...
کِسِل، بی حُوصِلِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
odpady
ضایعات، طبقه بندی
ادامه...
ضایِعات، طَبَقِه بَندی
دیکشنری لهستانی به فارسی
opadły
به طور افتاده، امیدوار کننده
ادامه...
بِه طُورِ اُفتادِه، اُمیدوار کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
stały
ثابت، پایدار، دائمی، طلبکار
ادامه...
ثابِت، پایدار، دائِمی، طَلَبکار
دیکشنری لهستانی به فارسی