معنی oskarżyć - جستجوی لغت در جدول جو
oskarżyć
استیضاح کردن، ولخرجی
ادامه...
اِستیضاح کَردَن، وِلخَرجی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
oskarżać
تعقیب قانونی کردن، تعقیب و گریز، متّهم کردن، دادستان، اتّهام کردن، متّهم کننده
ادامه...
تَعقِیب قانونی کَردَن، تَعقِیب و گُریز، مُتَّهَم کَردَن، دادسِتان، اِتِّهام کَردَن، مُتَّهَم کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی