معنی ornamen - جستجوی لغت در جدول جو
ornamen
تزئین، زینت
ادامه...
تَزئِین، زینَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ornamentalmente
زینتی، به صورت زینتی
ادامه...
زینَتی، بِه صورَتِ زینَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de maneira ornamentada
مزیّن، به شکلی آراسته
ادامه...
مُزَیَّن، بِه شِکلی آراستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ornamentale
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ornamentazione
تزئین، تزیین
ادامه...
تَزئِین، تَزیِین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ornamental
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ornamentaal
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری هلندی به فارسی
ornamenteel
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری هلندی به فارسی
ornamentação
تزئین، تزیین
ادامه...
تَزئِین، تَزیِین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ornamental
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ornamentos
تزیینات، زیور آلات
ادامه...
تَزیِینَات، زیوَر آلات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ornamento
آرایه، زینت
ادامه...
آرایِه، زینَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ornamental
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ornamentación
تزئین، تزیین
ادامه...
تَزئِین، تَزیِین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ornamentadamente
مزیّن، آراسته
ادامه...
مُزَیَّن، آراستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ornamental
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ornamentalmente
زینتی، به صورت زینتی
ادامه...
زینَتی، بِه صورَتِ زینَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
opnemen
شامل کردن، برای عقب نشینی، ثبت کردن
ادامه...
شامِل کَردَن، بَرایِ عَقَب نِشینی، ثَبت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
turnamen
مسابقات
ادامه...
مُسابِقات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ornement
زینت
ادامه...
زینَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ornamenti
تزیینات، زیور آلات
ادامه...
تَزیِینَات، زیوَر آلات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
secara ornamental
زینتی، به صورت زینتی
ادامه...
زینَتی، بِه صورَتِ زینَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی