معنی orientare - جستجوی لغت در جدول جو
orientare
جهت دادن، جهت گیری
ادامه...
جَهَت دادَن، جَهَت گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
orientale
شرقی
ادامه...
شَرقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orientar
جهت دادن، راهنمای
ادامه...
جَهَت دادَن، راهنَمای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orientar
راهنمایی کردن، راهنمای، جهت دادن
ادامه...
راهنَمایی کَردَن، راهنَمای، جَهَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
orientasi
جهت گیری
ادامه...
جَهَت گیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tormentare
عذاب دادن، عذاب
ادامه...
عَذاب دادَن، عَذاب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Orientate
جهت دادن، جهت گیری کردن
ادامه...
جَهَت دادَن، جَهَت گیری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ostentare
به رخ کشیدن
ادامه...
بِه رُخ کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
obiettare
اعتراض کردن، شی
ادامه...
اِعتِراض کَردَن، شی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oriental
شرقی
ادامه...
شَرقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orienter
جهت دادن، جهت گیری
ادامه...
جَهَت دادَن، جَهَت گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oriental
شرقی
ادامه...
شَرقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oriental
شرقی
ادامه...
شَرقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
disorientare
پریشان کردن، منحرف کردن، سرگردان کردن، گیج کردن
ادامه...
پَریشان کَردَن، مُنحَرِف کَردَن، سَرگَردان کَردَن، گیج کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی