معنی orientar
orientar
راهنمایی کردن، راهنمای، جهت دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با orientar
orientar
orientar
جَهَت دادَن، راهنَمای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oriental
oriental
شَرقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orienter
orienter
جَهَت دادَن، جَهَت گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oriental
oriental
شَرقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oriental
oriental
شَرقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
orientare
orientare
جَهَت دادَن، جَهَت گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
orientasi
orientasi
جَهَت گیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ostentar
ostentar
بِه رُخ کِشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ordenhar
ordenhar
شیر دوشیدَن، شیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی