معنی oral - جستجوی لغت در جدول جو
oral
دهانی
ادامه...
دَهانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oral
دهانی، به صورت شفاهی
ادامه...
دَهانی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
oral
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oral
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oral
دهانی، به صورت شفاهی
ادامه...
دَهانی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
demoralitas
ناامیدی، بی اخلاقی
ادامه...
نااُمیدی، بی اَخلاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
oralmente
شفاهی، به صورت شفاهی
ادامه...
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oralement
شفاهی، به صورت شفاهی
ادامه...
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oralny
دهانی، ماشین بیمار
ادامه...
دَهانی، ماشین بیمار
دیکشنری لهستانی به فارسی
oralmente
شفاهی، به صورت شفاهی
ادامه...
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oralmente
شفاهی، به صورت شفاهی
ادامه...
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amoral
بی اخلاقانه، غیر اخلاقی
ادامه...
بی اَخلاقانِه، غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
immoralité
فساد، بی اخلاقی
ادامه...
فَساد، بی اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oraal
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری هلندی به فارسی
immoral
بی پروا، غیر اخلاقی
ادامه...
بی پَروا، غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
floral
گلی، گلدار
ادامه...
گُلی، گُلدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moralmente
از نظر اخلاقی
ادامه...
اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moralísticamente
به طور اخلاقی، از نظر اخلاقی
ادامه...
بِه طُورِ اَخلاقی، اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moralistamente
به طور متظاهرانه یا با ادب افراطی، از نظر اخلاقی
ادامه...
بِه طُورِ مُتِظاهِرانِه یا با اَدَب اِفراطی، اَز نَظَرِ اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moralista
اخلاق گرایانه، اخلاق گرا، مصلح
ادامه...
اَخلاق گَرایانِه، اَخلاق گَرا، مُصلِح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oval
بیضی، بیضی شکل
ادامه...
بَیضی، بَیضی شِکل
دیکشنری آلمانی به فارسی
Oral
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
orale
دهانی، شفاهی
ادامه...
دَهانی، شَفاهی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moral
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oran
تناسب، نسبت
ادامه...
تَنَاسُب، نِسبَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Moral
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Moral
اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
oval
بیضی، بیضی شکل
ادامه...
بَیضی، بَیضی شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
orać
شخم زدن، تبدیل شود، چالوس کردن، معامله
ادامه...
شُخم زَدَن، تَبدیل شَوَد، چالوس کَردَن، مُعامِلِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
oval
بیضی، بیضی شکل
ادامه...
بَیضی، بَیضی شِکل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oval
بیضی، بیضی شکل
ادامه...
بَیضی، بَیضی شِکل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
moralidad
اخلاقیات، اخلاق، فضیلت
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاق، فَضیلَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی