جدول جو
جدول جو

معنی opiekać - جستجوی لغت در جدول جو

opiekać
بر تست کردن، برعکس
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پایه گذاری کردن، پایان
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرپرستی، باحال، حمایت، نظارت بر نگهداری، ولایت، کنترل کنید، مراقبت
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرار کردن، برای جلوگیری از، سریع بدو، فرار کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دفع کردن، دفن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پوسته کندن، پوست کندن، فوم را جمع کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعهّد کردن، تعهّد مجدّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
قضاوت کردن، برای ارزیابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پر پرواز کردن، نادر بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پرستار، مراقبت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
حمایت کردن، پشتیبانی می کند، تأیید کردن، تأیید کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
خوٰاندن، آواز خوٰاندن، سرود خوٰاندن، شادی
دیکشنری لهستانی به فارسی
توصیف کردن، توصیفی بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ریز ریز کردن، کوچکی
دیکشنری لهستانی به فارسی