جدول جو
جدول جو

معنی operacyjny - جستجوی لغت در جدول جو

operacyjny
عملیّاتی، عملی بودن، عامل، قابل عمل، قابل ضرب و شتم
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پس از عمل جرّاحی، پس از مرگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور عملیّاتی، به صورت عملی
دیکشنری لهستانی به فارسی
غیرفعّال، غیرفعّال کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
قبل از عمل، قبلی
دیکشنری لهستانی به فارسی