معنی operabile - جستجوی لغت در جدول جو
operabile
قابل عمل، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ عَمَل، قابِلِ اِجرا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inoperabile
غیرفعّال، غیر قابل اجرا
ادامه...
غِیرِفَعّال، غِیرِ قابِلِ اِجرا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
operable
قابل عمل، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ عَمَل، قابِلِ اِجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
superabile
قابل غلبه
ادامه...
قابِلِ غَلَبِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
opérable
قابل عمل، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ عَمَل، قابِلِ اِجرا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Operable
قابل عمل، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ عَمَل، قابِلِ اِجرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
operatie
عملیّات
ادامه...
عَمَلیّات
دیکشنری هلندی به فارسی