جدول جو
جدول جو

معنی odrodzenie - جستجوی لغت در جدول جو

odrodzenie
ظهور مجدّد، ظرافت، ظهور دوباره، ظاهر شود
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تعویق، به تعویق انداختن، تأخیر، تأخیر، دیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
رهبری عمومی، رهبری کردن، فرماندهی، فرمان
دیکشنری لهستانی به فارسی
احیاء جوانی، دوباره روشن کن
دیکشنری لهستانی به فارسی