جدول جو
جدول جو

معنی obracać - جستجوی لغت در جدول جو

obracać
چرخیدن، پیچ و تاب، چرخاندن، نوبت
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آزار رساندن، بیش فعّالی، توهین کردن، تهاجمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
معکوس کردن، از کار افتاده است، برعکس کردن، برف می بارد
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعطیل کردن، استراحت کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعهّد کردن، تعهّد مجدّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
اختصار کردن، تخصیص، خلاصه کردن، چکیده، کاهش دادن، رد کردن، کوتاه کردن، محصول
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازگشتن، برگرد، برگشتن، لغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
رد کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
توهین، بی حرمتی، جرم
دیکشنری لهستانی به فارسی
به دور خود چرخیدن، تله
دیکشنری لهستانی به فارسی
چرخیدن، چرخش
دیکشنری لهستانی به فارسی