معنی obalać - جستجوی لغت در جدول جو
obalać
رد کردن
ادامه...
رَد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
obalić
سرنگون کردن، سقوط کردن
ادامه...
سَرنِگون کَردَن، سُقوط کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
opalać
برنزه کردن، برای آفتاب گرفتن
ادامه...
بُرُنزِه کَردَن، بَرایِ آفتاب گِرِفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
obrażać
آزار رساندن، بیش فعّالی، توهین کردن، تهاجمی
ادامه...
آزار رِساندَن، بیش فَعّالی، تَوهِین کَردَن، تَهَاجُمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
obracać
چرخیدن، پیچ و تاب، چرخاندن، نوبت
ادامه...
چَرخیدَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن، نوبَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
opadać
افتادن، شل شدن
ادامه...
اُفتادَن، شَل شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
obawa
نگرانی، ناراحتی
ادامه...
نِگَرانی، ناراحَتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
badać
بررسی کردن، بررسی کنید، تحقیق کردن، تست ها، گذشته نگری، مورد بررسی قرار دادن، نادیده گرفته شده است
ادامه...
بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، تَحقِیق کَردَن، تِست ها، گُذَشتِه نِگَری، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن، نادیدِه گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی