معنی nitować - جستجوی لغت در جدول جو
nitować
رگبار زدن، رمزگذاری
ادامه...
رَگبار زَدَن، رَمزگُذاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ratować
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
ادامه...
نَجَات دادَن، ذَخیرِه شُدِه اَست، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
wetować
مخالفت کردن، مخترع
ادامه...
مُخالِفَت کَردَن، مُختَرِع
دیکشنری لهستانی به فارسی
wirować
چرخیدن، چرخاندن، چرم
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخاندَن، چَرم
دیکشنری لهستانی به فارسی
agitować
آشوب کردن، آشفتگی
ادامه...
آشوب کَردَن، آشُفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
dotować
یارانه دادن، دستیار
ادامه...
یارانِه دادَن، دَستیار
دیکشنری لهستانی به فارسی
emitować
پخش کردن، گوینده
ادامه...
پَخش کَردَن، گویَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
mutować
تغییر یافتن، تغییر می کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر می کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
piłować
ارّه کردن، گرانبها
ادامه...
اَرِّه کَردَن، گِرانبَها
دیکشنری لهستانی به فارسی
pikować
غش کردن، غصب کردن
ادامه...
غَش کَردَن، غَصب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
cytować
ارجاع دادن، مرجع، نقل قول کردن، نماد
ادامه...
اِرجاع دادَن، مَرجَع، نَقلِ قُول کَردَن، نَمَاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
gotować
جوش آوردن، به سرعت رشد می کنند، پختن، پخته شده
ادامه...
جوش آوَردَن، بِه سُرعَت رُشد مِی کُنَند، پُختَن، پُختِه شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی