معنی nieprzytomny - جستجوی لغت در جدول جو
nieprzytomny
بی هوش، خیلی باهوش نیست
ادامه...
بی هوش، خِیلی باهوش نیست
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nieprzyjemny
غیر دوست داشتنی، بی عشق، آزاردهنده، تحریک کننده، نفرت انگیز، منفور، ناخوشایند، بی مزّه
ادامه...
غِیرِ دوست داشتَنی، بی عِشق، آزاردَهَندِه، تَحریک کُنَندِه، نِفرَت اَنگیز، مَنفور، ناخُوشایَند، بی مَزِّه
دیکشنری لهستانی به فارسی