معنی nieprzyjemny nieprzyjemny غیر دوست داشتنی، بی عشق، آزاردهنده، تحریک کننده، نفرت انگیز، منفور، ناخوشایند، بی مزّه غِیرِ دوست داشتَنی، بی عِشق، آزاردَهَندِه، تَحریک کُنَندِه، نِفرَت اَنگیز، مَنفور، ناخُوشایَند، بی مَزِّه دیکشنری لهستانی به فارسی