معنی neiging - جستجوی لغت در جدول جو
neiging
تمایل، گرایش
ادامه...
تَمَایُل، گِرایِش
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Reigning
حاکم، سلطنت کردن
ادامه...
حاکِم، سَلطَنَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
zuiging
مکش
ادامه...
مَکِش
دیکشنری هلندی به فارسی
Neigung
گرایش، تمایل
ادامه...
گِرایِش، تَمَایُل
دیکشنری آلمانی به فارسی
veiling
حراج
ادامه...
حَراج
دیکشنری هلندی به فارسی
neigen
تمایل داشتن، تمایل دارند، شیب دادن، شیب داشتن
ادامه...
تَمَایُل داشتَن، تَمَایُل دارَند، شیب دادَن، شیب داشتَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
herhalingsneiging
تکرارگرایی، تمایل به تکرار
ادامه...
تِکرَارگَرایی، تَمَایُل بِه تِکرَار
دیکشنری هلندی به فارسی