معنی naturalisatie - جستجوی لغت در جدول جو
naturalisatie
تابعیّت پذیری، تابعیّت
ادامه...
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
denaturalisatie
طبیعت زدایی، غیر طبیعی شدن
ادامه...
طَبیعَت زُدایی، غِیرِ طَبیعی شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
naturalisation
تابعیّت پذیری، تابعیّت
ادامه...
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
neutralisatie
خنثی سازی
ادامه...
خُنثی سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
naturalisasi
تابعیّت پذیری، تابعیّت
ادامه...
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
naturaliste
طبیعت شناس
ادامه...
طَبیعَت شِناس
دیکشنری فرانسوی به فارسی