معنی naturalisation
naturalisation
تابعیّت پذیری، تابعیّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با naturalisation
dénaturalisation
dénaturalisation
طَبیعَت زُدایی، غِیرِ طَبیعی شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
neutralisation
neutralisation
خُنثی سازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Naturalization
Naturalization
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
naturalisatie
naturalisatie
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی