جدول جو
جدول جو

معنی nadmuchać - جستجوی لغت در جدول جو

nadmuchać
تورّم ایجاد کردن، ابر تورّم، بادکنک کردن، بادی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بادکرده، باد کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
وزیدن، اجبار، پف کردن، متورّم
دیکشنری لهستانی به فارسی