معنی nadmuchany - جستجوی لغت در جدول جو
nadmuchany
بادکرده، باد کردن
ادامه...
بادکَردِه، باد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
nadmuchiwany
باد شونده، بادی
ادامه...
باد شَوَندِه، بادی
دیکشنری لهستانی به فارسی
nadmuchać
تورّم ایجاد کردن، ابر تورّم، بادکنک کردن، بادی
ادامه...
تَوَرُّم ایجاد کَردَن، اَبَر تَوَرُّم، بادکُنَک کَردَن، بادی
دیکشنری لهستانی به فارسی