جدول جو
جدول جو

معنی nadawać - جستجوی لغت در جدول جو

nadawać
پخش کردن، انتشار دهید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در معرض خطر قرار دادن، در نتیجه
دیکشنری لهستانی به فارسی
حمله کردن، حواس پرتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ترغیب دادن، چاپلوس کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نام گذاشتن، اسم مستعار بده، نامگذاری کردن، اسمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
اضافه کردن، اضافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بار دادن، اضافه بار، بارگذاری کردن، تخلیه
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرستنده، اعزامی
دیکشنری لهستانی به فارسی
دریافت کردن، بدست آوردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
منتشر کردن، انتظار می رود، صرف کردن، صریح، مصرف کردن، مصنوعی بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ادّعا کردن، اداری، تظاهر کردن، تظاهر کننده، وانمود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دادن، داده ها
دیکشنری لهستانی به فارسی
طعم دادن، فصل
دیکشنری لهستانی به فارسی
درخشیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی