جدول جو
جدول جو

معنی nacisk - جستجوی لغت در جدول جو

nacisk
اصرار، اصرار کنید، تاکید، فوری
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فشار دادن، تحت فشار، دکمه زدن، لغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
ملّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متولّد، متولّد شد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نژادپرست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغوش، ایجاد، بغلگیری، بقا
دیکشنری لهستانی به فارسی
شکاف ایجاد کردن، شکایت
دیکشنری لهستانی به فارسی
خودپرست، خودشیفته
دیکشنری هلندی به فارسی
کتیبه، بدبختی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ظلم، ظهور
دیکشنری لهستانی به فارسی
مؤدّب، مهربان، ملایم، محترم، با تدبیر، لطیف بودن، نرم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
صعود کردن، ادامه بده، سوار شدن، برخاستن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فشار آوردن، اصرار کنید، فشار بیاورد
دیکشنری لهستانی به فارسی