معنی mętnie - جستجوی لغت در جدول جو
mętnie
کدر، ابری، به طور مبهم
ادامه...
کِدِر، اَبری، بِه طُورِ مُبهَم
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mężnie
شجاعانه، شخم زدن
ادامه...
شُجاعانِه، شُخم زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ustnie
شفاهی، به صورت شفاهی، ظلم
ادامه...
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی، ظُلم
دیکشنری لهستانی به فارسی
modnie
به طور شیک، شیک، به طور مد روز، مدرن
ادامه...
بِه طُورِ شیک، شیک، بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِرن
دیکشنری لهستانی به فارسی
smutnie
به طور غم انگیز، غمگین
ادامه...
بِه طُورِ غَم اَنگیز، غَمگین
دیکشنری لهستانی به فارسی
chętnie
مشتاقانه، با جدّیّت، با خوشحالی
ادامه...
مُشتاقانِه، با جِدِّیَّت، با خُوشحالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
mętny
کدر، مات، مبهم، نامشخّص
ادامه...
کِدِر، مات، مُبهَم، نامُشَخَّص
دیکشنری لهستانی به فارسی