معنی mutilasi - جستجوی لغت در جدول جو
mutilasi
قطع عضو، مثله کردن
ادامه...
قَطع عُضو، مُثلِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
motivasi
انگیزش، انگیزه
ادامه...
اَنگیِزِش، اَنگیزِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mitigasi
کاهش
ادامه...
کاهِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mutilare
آسیب رساندن، مثله کردن، آسیب زدن
ادامه...
آسیب رِساندَن، مُثلِه کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutilar
آسیب رساندن، معلول کردن، آسیب زدن
ادامه...
آسیب رِساندَن، مَعلول کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mutilar
آسیب رساندن، مثله کردن، آسیب زدن
ادامه...
آسیب رِساندَن، مُثلِه کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mutasi
جهش
ادامه...
جَهش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی