معنی murung - جستجوی لغت در جدول جو
murung
عبوس، غمگین
ادامه...
عَبوس، غَمگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pemurung
گله مند، بد خلق
ادامه...
گِلِه مَند، بَد خُلق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gunung
کوهی، کوه، کوهستانی
ادامه...
کوهی، کوه، کوهِستانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jurang
گودال عمیق، درّه
ادامه...
گودال عَمیق، دَرِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kurang
کاستی دار، کافی نیست، کم
ادامه...
کاستی دار، کافی نیست، کَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
miring
نامتقارن، کج شده، مایل، شیب داشتن، کج، شیب دار، کج کلاه
ادامه...
نامُتِقارِن، کَج شُدِه، مایِل، شیب داشتَن، کَج، شیب دار، کَج کُلاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
murudi
کدر، برگرد
ادامه...
کِدِر، بَرگَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
murni
دست نخورده، خالص، محض
ادامه...
دَست نَخُوردِه، خالِص، مَحض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ujung
انتهایی، پایان
ادامه...
اِنتِهایی، پایان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
turun
پیاده شدن، پایین
ادامه...
پیاده شُدَن، پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan murung
به طور خسته کننده، غم انگیز
ادامه...
بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، غَم اَنگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemurungan
ترشرویی، مالیخولیایی، عبوسی
ادامه...
تُرُشرُویی، مالیخولیایی، عَبوسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara murung
به طور غمگین، غم انگیز
ادامه...
بِه طُورِ غَمگین، غَم اَنگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی