معنی muizigheid - جستجوی لغت در جدول جو
muizigheid
موش وارگی، موش بودن
ادامه...
موش وارِگی، موش بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vuiligheid
آلودگی، کثیفی، پلیدی، کثافت
ادامه...
آلودِگی، کَثیفی، پَلیدی، کَثافَت
دیکشنری هلندی به فارسی
zuinigheid
صرفه جویی
ادامه...
صَرفِه جویی
دیکشنری هلندی به فارسی
gulzigheid
ولع، پرخوری، حرص
ادامه...
وَلَع، پُرخُوری، حِرص
دیکشنری هلندی به فارسی
pluizigheid
پف دار بودن، کرکی
ادامه...
پُف دار بودَن، کُرکی
دیکشنری هلندی به فارسی
buikigheid
شکمی بودن، شکم
ادامه...
شِکَمی بودَن، شِکَم
دیکشنری هلندی به فارسی