معنی zuinigheid
zuinigheid
صرفه جویی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با zuinigheid
vuiligheid
vuiligheid
آلودِگی، کَثیفی، پَلیدی، کَثافَت
دیکشنری هلندی به فارسی
muizigheid
muizigheid
موش وارِگی، موش بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
buikigheid
buikigheid
شِکَمی بودَن، شِکَم
دیکشنری هلندی به فارسی