معنی mroźny - جستجوی لغت در جدول جو
mroźny
یخ زده، منجمد شده
ادامه...
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mroźno
یخ زده
ادامه...
یَخ زَدَه
دیکشنری لهستانی به فارسی
groźny
تهدیدآمیز، تهویه، در خطر انقراض
ادامه...
تَهدِیدآمیز، تَهوِیَه، دَر خَطَر اِنقِراض
دیکشنری لهستانی به فارسی
drobny
جزئی، اندک، ناچیز، به طور ناچیز
ادامه...
جُزئی، اَندَک، ناچیز، بِه طُورِ ناچیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
mroczny
مبهم، نامشخّص
ادامه...
مُبهَم، نامُشَخَّص
دیکشنری لهستانی به فارسی
mocny
محکم، تنگ
ادامه...
مُحکَم، تَنگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
modny
مد روز، مدرنیته
ادامه...
مُدِ روز، مُدِرنیتِه
دیکشنری لهستانی به فارسی