معنی mrowić - جستجوی لغت در جدول جو
mrowić
سوزش داشتن، سوزاندن
ادامه...
سوزِش داشتَن، سوزاندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
trawić
هضم کردن، هفت
ادامه...
هَضم کَردَن، هَفت
دیکشنری لهستانی به فارسی
martwić
نگران بودن، نگرانی
ادامه...
نِگَران بودَن، نِگَرانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
prosić
درخوٰاست رسمی دادن، التماس کردن، درخوٰاست دادن، بپرسید
ادامه...
دَرخوٰاست رَسمی دادَن، اِلتِماس کَردَن، دَرخوٰاست دادَن، بِپُرسید
دیکشنری لهستانی به فارسی
bronić
دفاع کردن، دفاع کند، دفاعی
ادامه...
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد، دِفاعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
grozić
تهدید کردن، خطرناک
ادامه...
تَهدِید کَردَن، خَطَرناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
robić
انجام دادن، انجام دهد، ساختن، مصیبت زده
ادامه...
اَنجام دادَن، اَنجام دَهَد، ساختَن، مُصیبَت زَدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
drwić
تمسخر کردن، تمسخر آمیز، لطیفه گفتن، شوخی، تحقیر کردن
ادامه...
تَمَسخُر کَردَن، تَمَسخُر آمیز، لَطیفِه گُفتَن، شوخی، تَحقِیر کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
kroić
برش دادن
ادامه...
بُرِش دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
mówić
حرف زدن، تحت اللفظی، گفتن، گفتگو، صحبت کردن
ادامه...
حَرف زَدَن، تَحتِ اللَفظی، گُفتَن، گُفتِگو، صُحبَت کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی