جدول جو
جدول جو

معنی morski - جستجوی لغت در جدول جو

morski
دریایی، دست کم گرفتن، مربوط به دریا، ستون فقرات
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آبرومندانه، آبیاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
تلخ، پوشیدنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
کوهی، کند کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ریختن
دیکشنری هلندی به فارسی
فراری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
اخلاقیات، اخلاقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کپک زده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مردانه، یک مرز تعیین کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
الٰهی، خدایی شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دودکرده، دود
دیکشنری سواحیلی به فارسی