monotonia بی روحی، یکنواختی، کسل بودن، خسته کننده بودن ادامه... بی روحی، یِکنَواختی، کِسِل بودَن، خَستِه کُنَندِه بودَن دیکشنری پرتغالی به فارسی
monotonia بی روحی، یکنواختی، خسته کننده بودن، کسل بودن ادامه... بی روحی، یِکنَواختی، خَستِه کُنَندِه بودَن، کِسِل بودَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی