معنی monocratie - جستجوی لغت در جدول جو
monocratie
تسلّط یک نفره، تک سالاری
ادامه...
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، تَک سالاری
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mobocratie
حکومت توده ای
ادامه...
حُکومَت تودِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mobocratie
حکومت توده ای، موبوکراسی
ادامه...
حُکومَت تودِه ای، مُوبُوکراسی
دیکشنری هلندی به فارسی
monocracia
تسلّط یک نفره، تک سالاری
ادامه...
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، تَک سالاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Monokratie
تسلّط یک نفره، مونوکراسی
ادامه...
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، مُونُوکِراسی
دیکشنری آلمانی به فارسی
monocrazia
تسلّط یک نفره، تک سالاری
ادامه...
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، تَک سالاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی