معنی monocracia
monocracia
تسلّط یک نفره، تک سالاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با monocracia
mobocracia
mobocracia
حُکومَت تودِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mobocracia
mobocracia
حُکومَت تودِه ای، مُوبُوکراسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
monocrazia
monocrazia
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، تَک سالاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mobocrazia
mobocrazia
حُکومَت تودِه ای، مُوبُوکراسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
monokracja
monokracja
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، راحَتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
monocratie
monocratie
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، تَک سالاری
دیکشنری هلندی به فارسی