معنی moda - جستجوی لغت در جدول جو
moda
مد دروغ، مد
ادامه...
مُد دُروغ، مُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
moda
مد دروغ، مد
ادامه...
مُد دُروغ، مُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
moda
مد دروغ، دخالت
ادامه...
مُد دُروغ، دِخالَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
moda
مد دروغ، مد
ادامه...
مُد دُروغ، مُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
modalite
حالت، روش
ادامه...
حالَت، رَوِش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modaya uymayan bir şekilde
به طور غیر مد روز، غیر مد شده
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِ مُدِ روز، غِیرِ مُد شُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modaya uygunluk
مدرنیته، مد روز
ادامه...
مُدِرنیتِه، مُدِ روز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modaya uygun bir şekilde
به طور مد روز، مد روز
ادامه...
بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِ روز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modaya uygun
مد روز
ادامه...
مُدِ روز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modası geçmiş
منسوخ، منسوخ شده، قدیمی و کهنه، غیر مد روز
ادامه...
مَنسوخ، مَنسوخ شُدِه، قَدیمی و کُهنِه، غِیرِ مُدِ روز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modası geçme
کهنگی، منسوخ شده
ادامه...
کُهنِگی، مَنسوخ شُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modaliteit
حالت، روش
ادامه...
حالَت، رَوِش
دیکشنری هلندی به فارسی
modalność
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
accommodateur
تسهیل کننده، اسکان دهنده
ادامه...
تَسهِیل کُنَندِه، اِسکان دَهَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
accommodant
همکاری کننده، انطباق دادن
ادامه...
هَمکاری کُنَندِه، اِنطِباق دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de moda
مد روز
ادامه...
مُدِ روز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acomodar
تسهیل کردن، جای دادن
ادامه...
تَسهِیل کَردَن، جای دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acomodador
تسهیل کننده، طلیعه
ادامه...
تَسهِیل کُنَندِه، طَلیعِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
a la moda
به طور مد روز، مد روز
ادامه...
بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِ روز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
modalidade
حالت، روش
ادامه...
حالَت، رَوِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
modalità
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
modo
طرز، راه
ادامه...
طَرزِ، راه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
modo
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mode
حالت، مد، مد دروغ
ادامه...
حالَت، مُد، مُد دُروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
muda
جوان تر، جوان، جوانی، جوانانه
ادامه...
جَوان تَر، جَوان، جَوانی، جَوانانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mode
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
modo
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
modalitas
حالت، روش
ادامه...
حالَت، رَوِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mode
مد دروغ، مد
ادامه...
مُد دُروغ، مُد
دیکشنری هلندی به فارسی
muda
مدّت، زمان
ادامه...
مُدَّت، زَمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
moja
یک، یکی، تنها
ادامه...
یِک، یِکی، تَنها
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mod
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
modalidad
حالت
ادامه...
حالَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
modalité
حالت، روش
ادامه...
حالَت، رَوِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bien acomodado
خوب حال، به خوبی جای گرفته
ادامه...
خُوب حال، بِه خوبی جای گِرِفتِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی