معنی mobilisasi - جستجوی لغت در جدول جو
mobilisasi
تحرّک سازی، بسیج
ادامه...
تَحَرُّک سازی، بَسیج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
imobilisasi
ثابت سازی، بی حرکتی
ادامه...
ثابِت سازی، بی حَرَکَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memobilisasi
متحرّک کردن، بسیج کردن
ادامه...
مُتِحَرِّک کَردَن، بَسیج کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
remobilisasi
بازیابی نیرو، انتقال مجدّد
ادامه...
بازیابی نیرو، اِنتِقال مُجَدَّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mobilisatie
تحرّک سازی، بسیج
ادامه...
تَحَرُّک سازی، بَسیج
دیکشنری هلندی به فارسی
mobilitas
تحرّک
ادامه...
تَحَرُّک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی