معنی imobilisasi
imobilisasi
ثابت سازی، بی حرکتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با imobilisasi
mobilisasi
mobilisasi
تَحَرُّک سازی، بَسیج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memobilisasi
memobilisasi
مُتِحَرِّک کَردَن، بَسیج کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
remobilisasi
remobilisasi
بازیابی نیرو، اِنتِقال مُجَدَّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی