معنی mittente - جستجوی لغت در جدول جو
mittente
فرستنده
ادامه...
فِرِستَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zittende
مسئول، نشستن
ادامه...
مَسئول، نِشَستَن
دیکشنری هلندی به فارسی
attente
انتظار، در انتظار
ادامه...
اِنتِظار، دَر اِنتِظار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière intermittente
به طور متناوب، به صورت متناوب، به طور نوسانی
ادامه...
بِه طُورِ مُتِناوِب، بِه صورَتِ مُتِناوِب، بِه طُورِ نَوَسَانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
promittente
وعده دهنده، امیدوار کننده
ادامه...
وَعدِه دَهَندِه، اُمیدوار کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
intermittente
متناوب
ادامه...
مُتِناوِب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo intermittente
به طور متناوب، به صورت متناوب، به طور نوسانی
ادامه...
بِه طُورِ مُتِناوِب، بِه صورَتِ مُتِناوِب، بِه طُورِ نَوَسَانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی