جدول جو
جدول جو

معنی migrować - جستجوی لغت در جدول جو

migrować
مهاجرت کردن، مهاجم
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مهاجرت کردن، مهاجرت کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
لرزیدن، تکان دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی
منصوب کردن، منطقه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
هدایت کردن، خلبان، راهنمایی کردن، مربّی، مستقیم
دیکشنری لهستانی به فارسی
چرخیدن، چرخاندن، چرم
دیکشنری لهستانی به فارسی
درخشش کردن، روشن
دیکشنری لهستانی به فارسی