معنی migrant - جستجوی لغت در جدول جو
migrant
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
migrant
مهاجر، مهاجرت
ادامه...
مُهاجِر، مُهاجِرَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
migrant
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
migrante
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
migrante
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
migrante
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Migrant
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Migrant
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
migran
مهاجر
ادامه...
مُهاجِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Vibrant
پر انرژی، پر جنب و جوش
ادامه...
پُر اِنِرژی، پُر جُنب و جوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vagrant
ولگرد
ادامه...
وِلگَرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vibrant
پر انرژی، پر جنب و جوش، لرزش
ادامه...
پُر اِنِرژی، پُر جُنب و جوش، لَرزِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
migrasi
مهاجرت
ادامه...
مُهاجِرَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
migrare
مهاجرت کردن، مهاجرت کنید
ادامه...
مُهاجِرَت کَردَن، مُهاجِرَت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
migrar
مهاجرت کردن، مهاجرت کنید
ادامه...
مُهاجِرَت کَردَن، مُهاجِرَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
migrar
مهاجرت کردن، مهاجرت کنید
ادامه...
مُهاجِرَت کَردَن، مُهاجِرَت کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی