methodisch به طور روش شناسانه، روشمند ادامه... بِه طُورِ رَوِش شناسانِه، رَوِشمَند دیکشنری آلمانی به فارسی
methodisch به طور روش شناسانه، روشمند ادامه... بِه طُورِ رَوِش شناسانِه، رَوِشمَند دیکشنری هلندی به فارسی