جدول جو
جدول جو

معنی mereda - جستجوی لغت در جدول جو

mereda
فروکش کردن، فروکش کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نفوذ، به طور مساوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجات یافته، ذخیره شده است
دیکشنری هلندی به فارسی
وارث
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آهنگین، قابل تنظیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راننده خودرو، راننده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خفه، خفه شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روش، تبلیغاتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
مقرّری، کمک هزینه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
زل زدن، نگاه کن، نگاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دست زدن به، انگشت گذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشتاق، از بین رفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ثبت کردن، ثبت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خفه کردن، صدا خفه کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غرق کردن، خیس کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نشت یافتن، غرق شدن در، نفوذ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هک کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تفاوت داشتن، متفاوت است، مختلف، متفاوت، متمایز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چرخاندن، در حال گردش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
توری مانند، ژله
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارث بردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
انفجار کردن، منفجر شدن، صدای انفجار دادن، ترکیدن، انفجاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دوباره خوٰاندن، بازخوٰانی کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاهلی، تنبلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تسکین دادن، مسکّن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی