جدول جو
جدول جو

معنی merangkak - جستجوی لغت در جدول جو

merangkak
زحمت کشیدن، خزیدن، خزنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ریسمان کشیدن، رشته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بازداشت کردن، گرفتن، گرفتار کردن، دستگیر کردن، تور انداختن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برش زدن، برش دادن، بریدن، حذف کردن، برش کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قدم گذاشتن، گام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مختصر کردن، خلاصه کردن، همتراز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چمبیدن، خم شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متراکم کردن، خلاصه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی