جدول جو
جدول جو

معنی menyematkan - جستجوی لغت در جدول جو

menyematkan
قرار دادن، سنجاق، سنبه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

احیاکننده، طراوت بخش، تازه کردن، تازه کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجاره دادن، اجاره
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پنهان کردن، مبدّل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
علّت آوردن، علّت، فرصت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آزاردهنده، تحریک کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استقرار دادن، گسترش، پخش کردن، پراکنده کردن، تکثیر کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ذکر کردن، ذکر کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجات دادن، ذخیره کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غلط، گمراه کننده، گمراه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محدود کردن، باریک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لذّت بردن، سرگرم کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واگذار کردن، تحویل دهید، تحویل دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مؤثّر، ترسناک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شامل کردن، شامل شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اشاره کردن، دلالت کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قرار دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی