- menyamarkan
پنهان کردن، مبدّل کردن
معنی menyamarkan - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رساندن، انتقال دهد، واسطه بودن
راه اندازی کردن، روشن کن، شعله ور شدن، اشتعال کردن
اعلام کردن، دولت، بیان کردن
پخش کردن، پخش می شود، پخش تلویزیونی کردن
پیشنهاد دادن، پیشنهاد، ارائه دادن
نسبت دادن، سرزنش کردن
کانال کردن، کانال
پیشنهاد کردن، توصیه می کنند
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
استقرار دادن، گسترش، پخش کردن، پراکنده کردن، تکثیر کردن
احیاکننده، طراوت بخش، تازه کردن، تازه کننده
قرار دادن، سنجاق، سنبه کردن
آموزش دادن، آموزش دهید
محفوظ کردن، امن
واسطه گری کردن، آشتی دادن، صلح دادن
پوشش، مبدّل کردن