معنی menyalurkan - جستجوی لغت در جدول جو
menyalurkan
کانال کردن، کانال
ادامه...
کانال کَردَن، کانال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengaburkan
مبهم کردن، مبهم
ادامه...
مُبهَم کَردَن، مُبهَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamarkan
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyalahkan
نسبت دادن، سرزنش کردن
ادامه...
نِسبَت دادَن، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menaburkan
پاشیدن
ادامه...
پاشیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyatukan
یکپارچه کردن، متّحد شدن
ادامه...
یِکپارچِه کَردَن، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyalakan
راه اندازی کردن، روشن کن، شعله ور شدن، اشتعال کردن
ادامه...
راه اَندازی کَردَن، رُوشَن کُن، شُعلِه وَر شُدَن، اِشتِعال کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی