معنی menyalahkan - جستجوی لغت در جدول جو
menyalahkan
نسبت دادن، سرزنش کردن
ادامه...
نِسبَت دادَن، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengalahkan
شکست دادن، شکست، غلبه کردن، غرق کردن
ادامه...
شِکَست دادَن، شِکَست، غَلَبِه کَردَن، غَرق کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyalakan
راه اندازی کردن، روشن کن، شعله ور شدن، اشتعال کردن
ادامه...
راه اَندازی کَردَن، رُوشَن کُن، شُعلِه وَر شُدَن، اِشتِعال کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarahkan
آدرس دادن، مستقیم، راهنمایی کردن، جهت دادن
ادامه...
آدرِس دادَن، مُستَقیم، راهنَمایی کَردَن، جَهَت دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalihkan
انحراف کردن، منحرف کردن، جا به جا کردن
ادامه...
اِنحِراف کَردَن، مُنحَرِف کَردَن، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyilaukan
خیره کننده
ادامه...
خیرِه کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerahkan
واگذار کردن، تحویل دهید، تحویل دادن
ادامه...
واگُذار کَردَن، تَحویل دَهید، تَحویل دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyarankan
پیشنهاد کردن، توصیه می کنند
ادامه...
پیشنَهاد کَردَن، تَوصِیَه می کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamarkan
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyalurkan
کانال کردن، کانال
ادامه...
کانال کَردَن، کانال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyatakan
اعلام کردن، دولت، بیان کردن
ادامه...
اِعلام کَردَن، دولَت، بَیان کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyamakan
برابر بودن، برابر کردن، معادل بودن
ادامه...
بَرابَر بودَن، بَرابَر کَردَن، مُعادِل بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saling menyalahkan
اتّهام متقابل، سرزنش کردن یکدیگر
ادامه...
اِتِّهامِ مُتِقابِل، سَرزَنِش کَردَن یِکدیگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی