معنی menjepit - جستجوی لغت در جدول جو
menjepit
فشرده کردن، گیره
ادامه...
فِشُردِه کَردَن، گِیرِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menjerit
جیغ زدن، فریاد زدن
ادامه...
جیغ زَدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjahit
سوزن زدن، دوختن، دستکاری کردن
ادامه...
سوزَن زَدَن، دوختَن، دَستکاری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendebit
برداشت کردن، بدهی
ادامه...
بَرداشت کَردَن، بِدِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengedit
ویرایش کردن، ویرایش کنید
ادامه...
ویرایِش کَردَن، ویرایِش کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terjepit
فشرده، نیشگون گرفته
ادامه...
فِشُردِه، نیشگون گِرِفتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی